فیلم های کارآفرینی و مدیریتی ای که در این مطلب به شما معرفی کردم، یک گلچین از میان فیلمهائیه که دیدم، یک گلچین از فیلمهای خوب که خیلی کم میشه چنین فیلمهایی رو از میان درصد زیادی از فیلمهای نامناسب پیدا کرد.
اگر درباره فیلمی بیشتر نوشتم به معنی برتر بودنش نیست، شاید اونو تازهتر دیدم و نکات بیشتری از اون در ذهنم باقی مونده. فیلمها به ترتیب اهمیت و برتر بودنشون قرار داده نشدن. همه این فیلمها، فیلمهای خوبین.
توجه: در اکثر معرفیها، داستان فیلم لو رفته، بنابراین برای اینکه فیلم قابل پیشبینی نباشه و از جذابیتش کم نشه، ابتدا سریعا فقط از روی نامها، انتخاب و تماشا بکنین، بعد بیاین و توضیحات رو بخونین. همچنین اگر دوست دارین در وقت خودتون صرفهجویی کنین، نیازی به دیدن فیلمها نیست، فقط همین مطلب رو بهطور کامل مطالعه کنین.
بریم سراغ »»»
۷ فیلم عالی که برای یک کارآفرین و صاحب کسب و کار شدن، بهتر است ببینید
فیلم Steve Jobs 2015 – فیلم استیو جابز ۲۰۱۵
فیلم Steve Jobs در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. این فیلم در ژانر بیوگرافی، درام، درباره یکی از بزرگترین و موفقترین مخترعین و کارآفرینان تاریخ به نام استیو جایز هست. مایکل فاسبندر (Michael Fassbender) در این فیلم نقش استیو جابز رو بازی کرده، هرچند شباهت ظاهری زیادی با استیو جابز نداره اما نقشش رو خوب بازی کرده و بازیگر نقش زن، کیت وینسلت (Kate Winslet) هست که کیت وینسلت هم بازی فوقالعاده ای از خودش در این فیلم نشون داد. کارگردان فیلم دنی بویل (Danny Boyle)، نویسنده فیلم آرون سورکین (Aaron Sorkin) هست که از روی کتاب زندگینامه استیو جابز نوشته والتر ایزاکسون (Walter Isaacson) فیلمنامه رو نوشته. کتاب استیو جابز تبدیل به پرفروشترین کتاب در سال انتشارش شد و توسط انتشارات مختلف، در کشور ایران هم ترجمه شده.
تریلر فیلم استو جابز ۲۰۱۵:
از ویژگیهای مثبت این فیلم اینه که کاملا از کلیشهها به دوره، کلیشههایی که در بسیاری از فیلمها مشاهده میکنیم. در این فیلم به جای پرداختن به کلیشهها، داستان از زوایای دیگری بیان شده و با زیبایی تمام به تصویر کشیده شده. یکی از کارهای جالبی که کارگردان انجام داد این بود که فیلم رو تا حد زیادی به زندگی شخصی و خانوادگی استیو جابز وابسته کرد، اما وارد مسائل حاشیه ای و بی ربط مانند نشان دادن صحنههای روابط جنسی نشد.
فیلم استیو جابز از لحاظ فیلمبرداری، موسیقی، بازیگری، کارگردانی، فیلمنامه، تدوین، و از هر نظر نمره قابل قبولی میگیره و در یک کلام همه چیز در این فیلم عالیه. نمره بالای ۸۲ از ۱۰۰ رو از منتقدین سینما دریافت کرده و در آرای مردمی هم رتبه بالایی کسب کرده. نامزد ۲ جایزه اسکار شده و ۲۸ جایزه کسب کرده و برای ۱۰۹ جایزه دیگر نامزد شده. اما از لحاظ فروش، تقریبا تونسته فقط هزینههای خودش رو کسب کنه و سود زیادی نسیبش نشده، که این فروش برای فیلمی این موضوع، کارگردان، بازیگران و … کمی عجیب به نظر میرسه و باید خیلی بیشتر از اینها میشد. بودجه ساخت فیلم ۳۰ میلیون دلار و کل درآمد کسب شده، ۳۴.۴ میلیون دلار بود.
وقتی این فیلم رو ببینین، بسیاری از چیزهایی رو میشنوین که همیشه در رابطه با اپل و استیو جابز شنیده بودین. اما چیزی که دیدنش تازگی و جذابیت داره، شخصیت جوانا هافمن، با بازی زیبای کیت وینسلت (Kate Winslet) در این فیلمه که تقریبا از ابتدا در کنار استیو جابز به عنوان مدیر اجرایی بازاریابی تیم مک یا مکینتاش و نکست حضور داشته و در این فیلم نشون داده شده که این خانم چقدر تاثیر ویژه ای داشت در پیشرفت شرکت اپل و شخص استیو جابز. به قول خودِ جوانا هافمن، من در این سالها برای تو (استیو جابز) نقش همسرِ کاری رو بازی کردم!
جوانا هافمن مانند یک فرد عاقل، بالغ، فهمیده، باتجربه و مهربان، مانند یک مادر دلسوز و نصیحتگر، یک خواهر یا همسر دلسوز و با صبر و حوصله، در کنار استیو جابز نزدیک به دو دهه ایستاد تا استیو جابز بتونه موفقیتی که باید رو تجربه بکنه. جوانا هافمن نه تنها یک مدیر اجرایی بازاریابی بود، بلکه یک روانشناس، یک راهنما و گاها مانند یک منجی برای استیو جابز بود و هم در زمینه خانواده و تربیت فرزند و هم پیشرفت شرکت به استیو مشاوره میداد.
پیشنهاد مطلب مرتبط: ویدیوی سخنرانی استیو جابز در دانشگاه استنفورد با ترجمه اختصاصی شمسی
و اما بخش تاریک زندگی استیو جابز به خوبی در این فیلم به نمایش گذاشته شده، یک خانم به نام کریسآن برنان (Katherine Waterston) از ابتدای فیلم منتظره تا سر استیو جابز خلوت بشه و اونو در گوشه ای گیر بیاره و درباره فرزند نامشروعشون لیسا (Ripley Sobo-Makenzie Moss) با هم صحبت کنن. اما استیو جابز همیشه از قبول مسئولیت سر باز میزنه و میگه که احتمال اینکه لیسا فرزند من باشه، بسیار کمه و حتی در رسانهها به نامزدش تهمت هرزگی، آویزونی و تلکه کردن میزنه و رفتار بسیار بدی از خودش در برخورد با همسر و دخترش نشون میده.
در این فیلم نشون داده که اونقدر ذهن استیو جابز درگیر مسائل حوزه تکنولوژی و توسعه اپل بوده که به هیچ وجه چیزی از زندگی زناشویی، تربیت فرزند و قبول برخی مسئولیتهای اجتماعی نمیدونسته و حتی به حرف افراد گوش نمیکرد و دائما ذهنش درگیر مسائل کاری بود و این باعث میشد تا نتونه تمرکز زیادی رو بر روی خانواده بذاره.
اما دختر و مادرش هم وِل بِکُنِ ماجرا نبودن و درست در حساسترین لحظات، همیشه ظاهر میشدن تا روی مغز استیو جابز راه برن و تمرکزش رو برهم بزنن. (استیو جابز آدم گرفتار و پرمشغله ای بود!) و اما برخورد سردِ استیو جابز با دختر و همسرش احتمالا ریشه در زندگی قبلیش داشت. پدر و مادرش اون رو رها میکنن و سرپرستیش رو به خانواده دیگری میسپارن. البته رفته رفته در فیلم میبینیم که حضور همسر کمرنگتر و کمرنگتر، و حضور لیسا و ارتباطش با پدر، پررنگتر و بهتر میشه. و همین فرزندی که استیو جابز نمیخواست، حتی در برخی موارد باعث میشه که استیو جابز ایدههایی برای توسعه مکینتاش و اپل به ذهنش بخوره و بعدا رابطه اش باهاش بهتر میشه.
یکی از نکات جالب درباره استیو جابز این بود که علاقه زیادی به موسیقی داشت و همین باعث شد که در تولید محصولاتش به کیفیت ضبط و پخش موسیقی، و سایر امکانات مورد نیاز چه در بحث سخت افزار و چه نرم افزار توجه ویژه ای بکنه و امروزه دستگاههای شرکت اپل در زمینه موسیقی در میان سایر گجتها و ابزارها، از لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری کیفیت و کاربرد زیادی داره.
یکی دیگر از نکات قابل توجه فیلم اینه که استیو جابز با تمام کارهای مثبتی که انجام داد، به نظر میرسید که شخصیه که دوست داره تمام موفقیتها رو فقط به نام خودش تمام کنه. استیو وازنیک Steve Wozniak (همبنیانگذار) شرکت اپل که نقشش رو ست روگن (Seth Rogen) بازی کرده، بارها در حال بحث با استیو جابز بر روی این مسئله هست که استیو جابز در کنفرانسهای اپل، یک تشکر ساده از اونها بکنه، ولی استیو جابز تا آخر هم حاضر به این کار نمیشه و قلب استیو وازنیک رو به درد میاره.
استیو وازنیک هم در قسمت سخت افزاری اپل و هم سایر بخشها، یکی از تاثیرگذارترین و کلیدیترین افراد شرکت اپل بوده و درصد زیادی از شکلگیری و پیشرفت اپل مدیون این شخصه، و اگر استیو جابز، استیو وازنیک رو در کنار خودش نداشت، شاید امروز شرکتی به نام اپل هم وجود نداشت، اما استیو جابز حتی حاضر به تشکر کردن و بردن چند نام ساده در یک کنفرانس نشد.
یکی دیگر از نکات مهم درباره استیو جابز و استیو وازنیاک این بود که استیو جابز علاقه زیادی به حضور جلوی دوربین داشت، به خوبی خودش و کارهاش رو معرفی میکرد، اما استیو وازنیک دوست داشت کمتر توی دید باشه. فکر میکنم متوجه شدین که مهارتهای سخنرانی و تبلیغ کردن خودتون چقدر میتونه موثر باشه در میزان موفقیت و شهرت و محبوبت شما. البته منظور نامردی کردن و همه چیز رو به نام خود تمام کردن نیست، فقط میخواستم بگم که این موارد همیشه مهم هستن. البته استیو وازنیک در مصاحبههای مختلف بارها اعلام کرده که من از دوربین و رسانهها فراری نیستم و به راحتی سخنرانی میکنم. به هر حال به نظر میرسه که استیو جابز در این کار ماهرتر بود.
استیو جابز برای اینکه سرمایه مورد نیاز اپل (Apple) رو تامین بکنه، به مدیر عامل اجرایی شرکت پپسی (Pepsi)، جان اسکالی (John Sculley) که نقشش در این فیلم رو جف دانیلز (Jeff Daniels) بازی کرده مراجعه میکنه و از اون میخواد که بیاد و بر روی اپل سرمایهگذاری کنه، بعدا همین شخص، استیو جابز رو از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود اخراج میکنه! به هر حال این شخص و سرمایه اش تاثیر بسیار زیادی در پیشرفت شرکت اپل داشت و بعدا دوباره تلاش میکنه استیو جابز رو به شرکت برگردونه. جمله معروفی وجود داره که میگن استیو جابز وقتی با جان اسکالی برای اولین بار ملاقات میکنه، بهش میگه آیا میخوای تا آخر عمرت آب شیرین تولید کنی، یا اینکه میخوای دنیا رو تغییر بدی؟
فیلم استیو جابز با دوبله فارسی هم موجوده که دوبله فیلم بسیار با کیفیت و خوب انجام شده. همچنین زیرنویس فارسی فیلم Steve Jobs هم موجوده. پیشنهاد میکنم نسخه دوبله فارسی با صدای زیبای منوچهر زنده دل رو ببینین.
فیلم Joy 2015 – فیلم جوی ۲۰۱۵
ما به هیچ وجه با یک فیلم شاهکار، با بازیهای خیره کننده، موسیقی عالی، کارگردانی و نویسندگی عالی مواجه نیستیم! میدونم، شاید از شنیدن این حرفها از من تعجب کنین، ولی حتی گاهی اوقات میشه گفت مخصوصا در نیمه اول فیلم، ممکنه از تماشای ادامه اون پشیمان بشین چون کارگردانی این فیلم، خیلی بد از آب در اومده! برای ساخت فیلم جوی ۶۰ میلیون دلار هزینه شد که درآمد نسبتا خوبی کسب کرد، ۱۰۱.۱ میلیون دلار.
اما داستان این فیلم برگرفته از یک داستان واقعیه و این شاید یکی از دلایلی باشه که شما رو به دیدن فیلم تا انتها تشویق کنه، هرچند که به تنهایی نمیتونه یک دلیل کافی باشه، چرا که بسیاری از فیلمهای بیوگرافی حتی ارزش یک بار دیدن رو هم ندارن! فیلم در نیمه دومش ریتم بهتری پیدا میکنه و دیدنش راحتتر و لذتبخش تر میشه.
داستان فیلم درباره یک زن خانهدار، که تبدیل به یک کارآفرین میلیونر شد هست. نام این زن جوی مانگانو (Joy Mangano) بود که نقشش در این فیلم توسط جنیفر لارنس (Jennifer Lawrence) بازی شده. جنیفر لارنس به هیچ وجه بازی شایسته ای در این فیلم از خودش نشون نداده و شاید بشه گفت که انتخاب جنیفر، انتخاب بسیار بدی بود!
از دیگر بازیگران مطرح فیلم میشه بردلی کوپر (Bradley Cooper) و رابرت دنیرو (Robert De Niro) رو نام برد.
کارگردان و یکی از نویسندگان Joy دیوید او. راسل (David O. Russell)، و نویسنده دیگر، انی مامولو هست.
جوی مانگانو (مخترع و کارآفرین) ایده بسیار ساده ای داشت، تولید و فروش نوع جدیدی از طی!
تریلر فیلم جوی ۲۰۱۵:
خلاصه ای از زندگی جوی مانگانو به این صورته که پدر و مادر جوی از هم جدا شده بودن، با این حال پدرش هنوز مزاحمتهایی برای اونها ایجاد میکنه و در زیرزمین خونه، با شوهر سابق جوی زندگی میکنن! مادرش ناراحتی عصبی و روانی داره و اکثرا فقط بر روی تخت دراز کشیده و یک فیلم قدیمی تکراری رو بارها و بارها میبینه و این واقعا روی اعصابه. یک خواهر حسود داره که مدام سنگ اندازی میکنه. جوی هم مانند پدر و مادرش یک ازدواج ناموفق تجربه کرده و چند فرزند داره که باید همزمان هم از مادرش نگهداری کنه، هم فرزندانش و هم به دنبال رویاهاش بره.
شاید قشنگترین لحظات فیلم اون جاهایی هست که مادربزرگ جوی جملات امیدوارکننده ای به اون میگه و لحظاتی که جوی این جملات رو به خاطر میاره. یه جورایی مادربزرگ از کودکی بهش میگه و تلقین میکنه که من میدونم که تو آدم خاصی هستی، تو یه چیزی میشی و تغییر مثبتی ایجاد میکنی. فیلم جوی تلاش کردن، غلبه بر مشکلات، تسلیم نشدن، قدرت تلقینات مثبت (حرفهای مادربزرگ)، اهمیت داشتن رویا و هدف رو به شما نشون میده.
حتی همون پدری که به نظر پدر نامناسبی بود، بعدا به جوی برای تحقق رویاش کمک زیادی میکنه، هرچند گاهی میخواد بهش بگه که این نشدنیه و تسلیم شو. از طرفی حسادتهای خواهر جوی که از مادر دیگریه و کارهایی که انجام میده باعث میشه که جوی گاهی اوقات در لحظات سختی قرار بگیره. این فیلم همچنین درسهایی از مذاکره و بستن قرارداد، و دنیای رقابت در کسب و کار برای شما داره. همچنین توانایی شنیدن جواب نه، امیدوارم بودن تحت هر شرایطی و دوباره شروع کردن بعد از هر شکست و ناامیدی و فراموش نکردن رویا، تا رسیدن به اون.
تماشای فیلم Joy 2015 میتونه برای لحظاتی لبخند رضایت رو بر صورتتون بیاره، گاهی کمی شما رو غمگین میکنه، و حتی میگریونه. ولی در نهایت از دیدن این فیلم احساس خوبی پیدا خواهید کرد و چیزهای زیادی یاد میگیرین.
شاید به نظر برسه که فیلم Joy زنانهست و بیشتر برای خانمهایی که میخوان مخترع یا کارآفرین بشن کارآیی داره، ولی به هیچ وجه اینطور نیست. چه مرد، چه زن، میتونن به یک اندازه از دیدن فیلم لذت ببرن و به یک اندازه ازش درس بگیرن و استفاده کنن. ولی شاید بیشتر بتونه به زنان کمک کنه.
لطفا لینک این صفحه رو برای هر زنی که میشناسین ارسال کنین، و تماشای فیلم جوی رو بهش پیشنهاد کنین. من زنان ایرانی زیادی رو میشناسم که مدام غر میزنن از اینکه خانهدار هستن، و اسم این رو میذارن کلفتی یا هر چیز مشابه دیگر. ولی باید بگم که متاسفانه این خانمها سخت در اشتباه هستن. اگر فکر کنن که بدبخت هستن، چیزی جز همین گیرشون نمیاد، ولی اگر با دید مثبت و یه جور دیگه بهش نگاه کنن، دقیقا میتونن مانند جوی، از همین خانه داری خودشون ثروت، پول، اعتبار و شهرت بسازن. اونوقت همین خانه داری رو با شادی و عشق انجام میدن.
هر کمبود و هر مشکلی در زندگی شخصی شما، میتونه بزرگترین ایدهها رو در اختیارتون قرار بده. من قبل از اینکه این فیلم رو تماشا کنم (چون این فیلم از فیلم هائیه که به تازگی دیدم) در این ویدیو درباره همین موضوع توضیح دادم.
پیشنهاد یک فیلم دیگر درباره زنان موفق: فیلم قصر شیشهای The Glass Castle
البته در فیلم قصر شیشه ای اونقدر موارد بد و خوب زیاده که شاید خوبیهاش فقط یکم بیشتر از بدیهاش باشه، و اونجا هم گفته بودم که باید با دید مثبت نگاه بشه و خیلی از چیزها رو برای خودمون توجیه کنیم! ولی در صفحه حاضر فیلمهایی رو به شما معرفی میکنم که خوبیهاش خیلی بیشتره و برخی از اونها تقریبا هیچ نکته بدی نداره مانند همین فیلم جوی و سایر فیلمهای همین صفحه.
از زیباترین و جالبترین نکات فیلم جوی، احترام به پدر و مادره. جوی با اینکه زندگی سختی رو تجربه میکنه، ولی پدر و مادرش رو مقصر نمیدونه و حتی از اونها از ابتدا و بعدا که پیر میشن، به خوبی نگهداری میکنه و احترام میذاره. این چیزیه که حداقل در یک فیلم آمریکایی، با اون خانوادههای از هم فروپاشیده شده کشور آمریکا، کمی عجیب به نظر میرسه، و البته بسیار جالب و آموزنده. راستی، شما چقدر پدر و مادرتون رو دلیل بسیاری از ناکامیهای خودتون میدونین؟ چقدر فکر میکنین که مشکلاتتون برای شما میتونن موهبتهایی بسیار عالی باشن؟
بعضی از فیلمها هستن که اصلا خوب دوبله نمیشن و بهتره که نسخه زبان اصلی دیده بشه (مخصوصا دوبله شبکههای ماهوارهای که خیلی بد هستن)، همچنین فیلمهایی که به خوبی روی شخصیت فیلم کار شده و بازیگر درباره شخصیت واقعی تحقیق کرده تا کاملا شبیه اون باشه، حتما باید با زبان اصلی دیده بشه. ولی این فیلم از اون فیلمهائیه که خوب دوبله شده، همچنین شخصیت فیلم یک زن سادست و بازی ویژه ای توسط بازیگر دیده نمیشه. بنابراین پیشنهاد میکنم نسخه دوبله فارسی شده رو تماشا کنین تا لذت بیشتری ببرین و بهتر ارتباط برقرار کنین.
بیاین یک مرور کوتاه داشته باشیم: یک ایده ساده تونست باعث موفقیت شخص بشه. یک شخص با حل مشکل شخصی خودش، به دیگران هم کمک کرد. میشه از یک خانواده درهم و نامناسب به ثروت و پول رسید. جملات امیدوارکننده مادربزرگ تونست آینده جوی رو تغییر بده و چقدر تلقینات مثبت اهمیت داره. سماجت خیلی مهمه.
فیلم The Social Network 2010 – فیلم شبکه اجتماعی ۲۰۱۰
فیلم The Social Network در ژانر بیوگرافی، درام، درباره زندگی مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) و چگونگی به وجود اومدن بزرگترین شبکه اجتماعی تاریخ، فیسبوک (Facebook) هست.
فیلم شبکه اجتماعی رو در همون سالی که اکران شد دیدم و الان دقیقا تمامی سکانسهاش رو به خاطر ندارم تا بتونم نقد مناسبی براش بنویسم. اما پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینین، میتونه در کسب و کار اینترنتی برای شما الهام بخش باشه و به شما انگیزه بده.
کارگردان فیلم شبکه اجتماعی ، دیوید فینچر (David Fincher)، از برترین کارگردانان سینمای هالیوود، دقیقا میدونست که باید در چه زمانی، دستش رو بر روی چه پروژه ای بذاره. اون پروژه، تولید و عرضه فیلم فیسبوک بود که تونست موفقیت بزرگی رو برای اون ایجاد کنه. بودجه ساخت فیلم ۴۰ میلیون دلار و درآمدش ۲۲۴.۹ میلیون دلار شد که موفقیت بزرگ و سود خالص خیلی خوبی برای یک فیلم محسوب میشه. البته به نظر میرسید که این فیلم کمی جنبه تبلیغاتی هم داشت و در زمانی منتشر شد که تونست به رشد بیشتر فیسبوک کمک زیادی بکنه.
فیلم The Social Network برنده سه جایزه اسکار بهترین تدوین، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین موسیقی شد و برنده ۱۶۵ جایزه دیگر و همچنین نامزد ۱۶۸ جایزه دیگر شد.
فیلم شبکه اجتماعی در آمارها هم بسیار مورد توجه مردم و منتقدین قرار گرفت. نمره منتقدین به این فیلم ۹۵ از ۱۰۰ و آرای مردمی، ۷.۷ از ۱۰ در IMDB. نقش مارک زاکربرگ در این فیلم رو جسی آیزنبرگ (Jesse Eisenberg) بازی کرده. نسخه دوبله فارسی شده فیلم موجوده که چون خیلی خوب دوبله شده، پیشنهاد میکنم حتما دوبله فارسی رو ببنین.
فیلم The Pursuit of Happyness 2006 – فیلم در جستجوی خوشبختی ۲۰۰۶
یکی از بهترین فیلمهایی که تاکنون تماشا کردم، فیلم در جستجوی خوشبختی هست. این فیلم داستان زندگی الهام بخش و واقعی زندگی کریس گاردنر (Chris Gardner) مخترع و کارآفرین آمریکایی رو روایت میکنه. کریس گاردنر در سال ۱۹۸۰ یک بیخانمان و فقیر بود اما تونست موفقیت زیادی کسب کنه و تبدیل به یکی از ثروتمندترین افراد دنیا شد. کتاب در جستجوی خوشبختی نوشته کریس گاردنر جزو پرفروشترین کتاب هاست.
فیلم The Pursuit of Happyness درباره زندگی واقعیه، درباره داستان موفقیت یک شخص که به دور از هر گونه کلیشه و سکانسهای اضافه ای به زیبایی تمام به تصویر کشیده شده.
تریلر فیلم در جستجوی خوشبختی ۲۰۰۶:
بازیگر نقش اول فیلم، بازیگر بسیار توانای هالیوود ویل اسمیت (Will Smith) نقش کریس گاردنر رو در فیلم بازی کرده که واقعا یکی از زیباترین بازیهای خودش رو انجام داده. همچنین پسربچه ای که در فیلم با نام کریستوفر میبینین، جیدن اسمیت (Jaden Smith) پسر واقعیه ویل اسمیت هست که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته.
کریس به خاطر بیپولی به زندان میوفته، همسر بیوفاش رهاش میکنه، از خانه اش بیرونش میکنن، در یک مکان مخصوص با سایر مردم فقیر و بیخانمان میخوابه، حتی یک شب در یک دستشویی ایستگاه مترو میخوابه و وقتی یک شخص میبینه که دربش قفله، از بیرون در میزنه و کریس گوشهای پسرش که بر روی پاهاش خوابش برده رو میگیره و با یک پای دیگرش در رو نگه میداره که اون شخص نتونه در رو باز کنه، و به سختی تلاش میکنه تا آرام و با صدای کم گریه کنه تا پسرش از خواب بیدار نشه. این سکانس یکی از احساسیترین سکانسهای تاریخ سینماست و واقعا دیدنش غیرقابل تحمله و باید اینجا یک جعبه دستمال کاغذی پیشتون باشه! اما این فیلم یک فیلم گریه درآر و غمگین نیست، شما لحظات شاد رو هم مشاهده میکنین و آخرش میبینین که کریس گاردنر بسیار موفق و شاده.
این فیلم دوبله بسیار خوبی داره (داخل کشورمون و توسط بهترین دوبلورها دوبله شده) میتونین نسخه دوبله فارسی فیلم رو هم تماشا کنین. ولی گاهی باید استثنا قائل شد و شنیدن صدای خودِ بازیگر مهمه. بعضی بازیگرها صدای جالبی ندارن، ولی این فیلم رو حتما با زبان اصلی ببینین، تا صدای بسیار زیبا و واقعی ویل اسمیت رو بشنوین.
یکی از نکات بسیار عالی فیلم اینه که به خاطر فرزندش محبور میشه تا خیلی بیشتر موفقیت رو بخواد و براش تلاش کنه. در واقع شاید اگر اون فرزند رو نداشت و اون رابطه احساسی قوی و زیبا و احساس مسئولیتی که نسبت به پسرش داشت نبود، هرگز به چنین موفقیت بزرگی دست پیدا نمیکرد. من بارها از پدر و مادرهایی شنیدم که به پچههاشون میگن، شما عامل اصلی بدختی ما هستین! این از بدترین حرفهاست. در صورتی که اگر نوع دیگری نگاه بشه، همین بچهها میتونن عامل اصلی خوشبختی بشن. باورهای ما نقش مهمی در سرنوشتمون دارن.
یکی از نکات قابل توجه این فیلم و داستان واقعی زندگی کریس گاردنر اینه که مانند بیش از ۹۰ درصد از فیلمها، نشون نمیده که آدمهای ثروتمند آدمهای پست و کثیفی هستن، بلکه نشون میده که اونها هم آدم هستن، مثل همه آدمهای دیگه و دارن زندگی میکنن، نشون میده آدمهای خیلی خوبی هستن، فقط سبک تفکرشون فرق داره و … کریس گاردنر نمیره از ثروتمندان مثل رابین هود دزدی کنه، با آدم کشی به موقعیت عالی و پول زیاد نمیرسه، سراغ مواد مخدر و باندهای قاچاق مواد نمیره، یک آدم زن باره، فاسد، الکلی و دائم الخمر نیست. در این فیلم نشون نمیده که چون یک شخص رویاهای بزرگی داره، پس حتما وارد کار خلاف میشه و آخرش نابود میشه. بلکه نشون میده که یک شخص با دیدن ثروتمندان به جای اینکه ازشون طلبکار باشه، یا خشم و کینه ای داشته باشه، اتفاقا خوشش میاد و دوست داره مانند اونها بشه و یاد میگیره تا خودش رو به اونها نزدیک کنه و نهایتا یکی از اونها شد.
میدونین چرا این موارد رو گفتم؟ اینها تم اصلی درصد بسیار زیادی از فیلم و سریالهای تلویزیونی و سینمایی خارجی و ایرانیه. ولی در این فیلم بدور از این کلیشههای دروغین، مسخره و زندگی و آینده خراب کن، این حقیقت رو نشون داده که میشود از راه درست هم به پول و ثروت رسید. اگر راه غلط وجود داره، راه درست هم وجود داره. اگر پولدار بد وجود داره، خوب هم وجود داره. و تنها راه رسیدن به پول بسیار زیاد، کلاهبرداری، دزدی، قاچاق و اختلاس نیست.
در یکی از سکانسها نشون میده که وقتی یک ثروتمند رو با یک ماشین مدل بالا میبینه، بدون هیچ حسادت و نفرتی، سوالات خوبی رو ازش میپرسه. (در تریلر فیلم هم میتونین ببینین) »
کریس از مرد ثروتمند میپرسه: آقا من دو تا سوال دارم، شغلتون چیه؟ و چطور کار میکنین؟
ثروتمند: من دلال سهام هستم.
کریس: برای این کار باید مدرک داشت؟
ثروتمند: نه، کافیه با اعداد آشنا باشی و و با مردم خوب رفتار کنی، همین.
فیلم در جستجوی شادمانی رتبه بالایی از آرای مردمی کسب کرد (۸ از ۱۰)، نمره منتقدین به این فیلم ۶۴ از ۱۰۰ هست. نامزد یک جایزه اسکار شد، ۱۱ جایزه برنده شد و نامزد ۲۴ جایزه دیگر شد. این فیلم با هزینه ۵۵ میلیون دلار ساخته شد و ۳۰۷.۱ میلیون دلار فروش کرد که موفقیت بزرگی محسوب میشه.
فیلم Office Space 1999 – فیلم دفتر کار ۱۹۹۹
میخوام فیلمی رو به شما معرفی کنم که از لحاظ فروش نتونست درآمد زیادی کسب بکنه، در حد هزینههایی که برای ساختش صرف شد کسب کرد. فیلم نامزد دو جایزه شد و هیچکدام رو دریافت نکرد، اما این فیلم هم مورد توجه منتقدین و هم مورد توجه مردم قرار گرفته و البته به نظر من فیلم بسیار جذاب و آموزندهایه و یکی از بهترین فیلمهای تاریخه. هرچند که ممکنه به دلیل ضعف در بازاریابی فروش کمی تجربه کرده باشه، اما فیلمی بسیار جالب، تاثیرگذار و عالی برای افرادیه که میخوان کارآفرین بشن و کسب و کاری راه اندازی کنن، مخصوصا اونهایی که از کارمندی طولانی مدت اصلا رضایت ندارن و خوششون نمیاد. کارگردان فیلم مایک جاج (Mike Judge) هست.
فیلم Office Space که در ژانر کمدی قرار داره، مفاهیم خودش رو در قالب طنز و یک فضای مسخره و خنده دار بیان میکنه، یکی از برترین فیلمهای مدیریتی و کارآفرینیه و هر شخصی که میخواد صاحب کسب و کار باشه و از یک کارمند تمام وقت بودن برای تمام عمرش احساس رضایت پیدا نمیکنه بهتره اون رو ببینه. علاقهمندان برنامه نویسی هم میتونن این فیلم رو ببینن.
تریلر فیلم دفتر کار ۱۹۹۹:
فیلم درباره چند کارمند در یک شرکت آی تی هست که در اواخر دهه نود میلادی مشغول به زندگی و کار هستن، این کارمندان از انجام کارهای روتین و تکراری روزانه خسته هستن و به دنبال راهی برای تغییر شرایط میگردن. همچنین حوصله رئیس عصبانی، غرغرو و خشمگین خودشون رو ندارن که مدام به اونها دستور میده، سرشون داد میزنه، گاهی بدون هیچ دلیلی اذیتشون میکنه و فقط انتظار شنیدن پاسخ مثبت از اونها رو داره. در قسمتی از این فیلم نشون داده که وقتی یک خانم در حال پاسخ دادن به مشتریان هست، مانند یک طوطی یا یک پرنده دیگر شده! و دقیقا مانند یک ربات یا کامپیوتر در حال انجام کاره. این صدا به شدت بر روی اعصاب شخصیت اصلی فیلم یعنی پیتر، با بازی ران لیوینگستون (Ron Livingston) راه میره و در گوشش باقی مونده. این یکی از زیباترین صحنههای این فیلمه و ایده فوق العاده ناب و خلاقی توسط کارگردان بود. میتونین در ویدیوی زیر این قسمت جالب رو تماشا کنین.
سکانس ابتدایی فیلم از داخل ترافیک شروع میشه، ترافیکی که هر روز باید تحمل بشه تا به دفتر کار برسن، بعضی از کارمندان در ماشین شخصیشون نشستن، بعضیهاشون هم در ایستگاه منتظر اتوبوس هستن. در لحظاتی از سکانس ترافیک، یک پیر مرد داره با عصای خودش در پیاده رو، آرام آرام از ماشینهای اینها سریعتر راه میره! واقعا کارگردان بسیاری از سکانسها رو با زیبایی بسیار بالایی خلق کرده که هرکدام ارزش چند بار دیدن رو حتی به تنهایی دارن.
یکی از کارمندان که در ایستگاه نشسته، که یکی از بامزهترین و معنی دارترین کاراکترهای فیلمه، داره با خودش زمزمه میکنه که به من گفتن اگر اینبار دیر کنم، اخراج میشم. این شخص که در فیلم میلتون (Milton) نام داره و نقشش رو استیون روت (Stephen Root) بازی کرده، لکنت زبان داره و اینطور به نظر میرسه که منظور کارگردان این بوده که یا شخصیه که هوش بالایی نداره و کمی غیرطبیعیه، یا اینکه این شخص داره این پیام رو به ما میده که انجام کارهایی که دوست نداریم، به مدت طولانی و مداوم، نهایتا میتونه چنین بلایی رو سر ما بیاره و از یک انسان آزاد که باید از زندگی لذت ببره و بدون ترس زندگی کنه، یک شخص ترسو و مانند ربات میسازه که هَر دَم از اخراج شدن میترسه.
همین کاراکتر جالب و عجیب، هر وقت رئیس بهش دستور میده یا شخصی باهاش برخورد نامناسبی داره، زمزمه میکنه که من اینجا رو به آتیش میکشم، آخرش هم همین کارو انجام میده! در ویدیوهای زیر در قسمتهای انتهایی به کلمه این ساختمان رو آتیش میزنم دقت کنین.
در یکی از قسمتهای فیلم دفتر کار نشون میده که پیتر برای رهایی از مشکلاتش به یک روانشناس مراجعه میکنه، روانشناس پیتر رو هیپنوتیزم میکنه، ولی در همون جلسه اول اونقدر به روانشناس فشار میاد (یا از قبل حال بدی داشت که اینطوری شد) که به زمین میوفته و میمیره! همین اتفاق و کارهایی که روانشناس انجام میده باعث میشه دوزاری پیتر بیوفته و زندگیش از همونجا آغاز به تغییر میکنه و پیتر بعد از این جلسه، رفتارهای کاملا جدیدی از خودش نشون میده و حالش دگرگون میشه و به نظر میرسه که روانشناس کاری که باید انجام میداد رو انجام داد! (نشون دادن اون فشار و مردن روانشناس هم بر میگرده به ژانر فیلم یعنی کمدی محض)
سراسر فیلم Office Space پر از لحظات جالب، گاها بسیار خنده دار و دارای نکات آموزنده هست، البته نکات منفی و مغایر با فرهنگ ما هم در فیلم وجود داره.
نقش اصلی فیلم یعنی پیتر (ران لیوینگستون – Ron Livingston) تصمیم میگیره که به کمک چند تا از همکارانش یک برنامه طراحی کنه و بوسیله اون درصد کمی از پولهای شرکت رو از حساب رئیس، و شرکت هر روز خارج کنه و به حساب خودشون واریز بشه، درصدی که انقدر کمه تا متوجه نشن، ولی یک اشتباه در برنامه ای که نوشته بودن باعث میشه که مقدار بسیار بیشتری از پولها به حسابشون واریز بشه! مقداری که قطعا باعث میشه لو برن. دوستان، لطفا دقت کنین که این جزو نکات آموزشی فیلم نیست! ژانر فیلم کمدیه و با این ماجرا، فقط فیلم رو هیجان انگیز و جالبتر کرده و منظور کارگردان اعلام نارضایتی توسط کارمندان بوده که به این شیوه نشون داده شد.
نامزد پیتر یعنی جوانا که نقشش رو جنیفر آنیستون (Jennifer Aniston) بازی کرده هم با مشکلات مشابهی روبروست. جوانا در یک کافه کار میکنه، رئیسش آدم عجیبیه و از اون میخواد که یکسری نشانهای عجیب و غریب رو به لباسهای خودش آویزان کنه و هر روز اونها رو باید بیشتر بکنه! جوانا هم بلاخره یک روز کاسه صبرش لبریز میشه، با رئیسش دعوا میگیره و خودش از اونجا استعفا میده و میاد بیرون.
در آخرین سکانسهای فیلم، پیتر مشغول کارگری کردنه، و دوستش بهش میگه که الان احساست چطوریه؟ لبخند میزنه و این لبخند نشونه رضایتش هست. (یعنی الان که داره بیل میزنه و کارگری میکنه، احساس آزادی و شادی بیشتری میکنه تا زمانی که کارمند بود!) بعد فیلم با این جملات پیتر تمام میشه: این کار (کارگری کردن و بیل زدن) خیلی هم بد نیست، هم پول در میاری، هم ورزش میکنی، هم بیرون (در فضای آزاد و بدون دیسیپلین) کار میکنی!
فیلم Pirates of Silicon Valley 1999 – فیلم غارتگران دره سیلیکون ۱۹۹۹
فیلم غارتگران دره سیلیکون محصول کشور آمریکا و یک فیلم تلویزیونیه. سرگذشت بیل گیتس (Bill Gates) و استیو جابز (Steve Jobs)، دو تن از بزرگترین مخترعین و کارآفرینان تاریخ حوزه IT در این فیلم به نمایش گذاشته شده.
فیلم دزدان دره سیلیکون درباره چگونگی تاسیس شرکتهای اپل و مایکروسافت توسط استیو جابز و بیل گیتس هست. به نظر من این فیلم یکی از منصفانهترین و حقیقیترین داستانها رو درباره استیو جابز و بیل گیتس بیان کرده که در هیچ مقاله، کتاب، فیلم و اخبار دیگری تا این حد منصفانه درباره این کارآفرینان موفق توضیح داده نشده. هرچند در این فیلم میبینیم که در حق بیل گیتس خیلی زیاد اجحاف شده و به نظر من سازنده فیلم علاقه بیشتری به اپل و استیو جابز داشته و این باعث شده که نقش بیل گیتس کمرنگتر به نظر برسه.
برای شخص من از این نظر چندان قابل قبول نبود، به خاطر اینکه ما پیشرفت کامپیوترهای شخصی رو تا حد زیادی مدیون بیل گیتس هستیم، چون اگر قرار بود استیو جابز به تنهایی در این مسیر حرکت کنه، اونقدر قیمتهایی بالایی ارائه میکرد که شاید تا همین الان هم مردم، داشتنِ یک کامپیوتر شخصی رو تجربه نمیکردن.
صحبتهای بیل گیتس درباره استیو جابز در قسمتهای انتهایی بسیار شنیدنیه. همه جا همیشه نشون داده میشه که بیل گیتس کارهای استیو جابز رو کپی و دزدی کرده، ولی بیل گیتس آخرهای این فیلم به استیو جابز میگه که تو چرا انقدر جو گرفتت؟ چرا فکر میکنی تو خیلی خلاق و مبتکری؟ ما هر دو داریم یک کار رو انجام میدیم! یعنی منظورش اینه که تو هم ایده میدزدی، تو هم کپی میکنی. ما هیچ فرقی با هم نداریم، و استیو هیچ جوابی نمیده.
تریلر فیلم غارتگران دره سیلیکون ۱۹۹۹:
البته ناگفته نماند که با دیدن فیلم غارتگران دره سیلیکون پی میبرین که در پیشرفت کامپیوترها هرچند تا حد زیادی بیل گیتس و استیو جابز نقش داشتن، اما این دو کارآفرین فقط تکمیل کننده کامپیوترها و نرم افزارهای قبلی بودن، یعنی کامپیوترهای زیادی در دره سیلیکون و سایر نقاط دنیا قبلا به وجود اومده بود و روز به روز در حال پیشرفت بود، اما بیل گیتس و استیو جابز اومدن ایدهها و تکنولوژیها رو در کنار هم قرار دادن، ایدههای خودشون رو بهش اضافه کردن، با یکدیگر رقابت کردن، و گاهی همکاری و رفاقت، و باعث تغییرات اساسی در این صنعت شدن.
تماشای فیلم جذاب Pirates of Silicon Valley رو به شما پیشنهاد میکنم. هرچند معدود صحنههای بی ربط هم در فیلم وجود داره، به هر حال در کل فیلم مناسبیه و دیدنش پیشنهاد میشه، چون در رابطه با یکی از مقاطع حساس تاریخ و دو شرکت بزرگ، و دو کارآفرین بزرگه و از جنبه هنری (نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و …) هم در حد قابل قبولی قرار داره و دیدنش با اینکه قدیمی و تلویزیونیه، اصلا خسته کننده به نظر نمیرسه.
من این فیلم رو با ترجمه شخصی به نام Chris مترجم سابق تیم ترجمه جهان زیرنویس تماشا کردم، پیشنهاد میکنم شما هم با همین زیرنویس تماشا کنین. چون هم خیلی خوب ترجمه کرده و هم توضیحات زیادی رو در رابطه با اصطلاحات و کلماتی که بکار برده میشه بهصورت اضافه ارائه میکنه که باعث میشه در حین تماشای فیلم مجبور نشین که در اینترنت جستجو کنین.
با تماشای این فیلم متوجه میشین که اونطوری که شاید خیلیها فکر میکنن که افرادی مثل بیل گیتس، استیو جابز و … نابغه بودن نبوده، بلکه روش تفکرشون فرق داشت و مسائل رو طور دیگری میدیدن و با تمام وجود ایجاد تغییرات رو میخواستن. و یکی از دلایل پیشرفت هر دو این بود که با هم رقابت میکردن، ولی رفیق هم بودن و گاهی به هم کمک میکردن.
از نکات جالب دیگر این فیلم اینه که هر زمانی که بیل گیتس و استیو جابز یک ایده عالی و جدید رو به رؤسای شرکتهای بزرگی مثل زیراکس، آی بی ام و … معرفی میکنن، اونها تمایل به همون روشها و ابزارهای قبلی خودشون دارن و ایدههای استیو جابز و بیل گیتس رو باور ندارن و مسخرشون میکنن. همین روحیه شکست ناپذیری و تحمل شنیدن پاسخ منفی این افراد بود که تونست باعث موفقیت فوق العاده اونها و تاثیری که بر روی دنیا گذاشتن بشه.
فیلم Jerry Maguire 1996 – فیلم جری مگوایر ۱۹۹۶
شاید به دیدن فیلمهایی که قهرمانانش موسیقیدان، ورزشکار، هنرپیشه، سوپرمن، بتمن و … باشن عادت کرده باشین، ولی زمانی که قهرمان یک فیلم، فقط یک (مدیر برنامه) هست، اصلا با پیش زمینههای قبلی و داستانهای کلیشه ای و رایج سازگار نیست. بله درست خوندین، مدیر برنامه!
جری مگوایر (Jerry Maguire) که تام کروز (Tom Cruise) در این فیلم نقشش رو بازی کرده، مدیر برنامه موفق ورزشکاران حرفه ایه و همیشه به دنبال موکلین پرسود و ثروتمند میگرده، توی شرکتی به نام اس ام آی کار میکنه، بسیار در کارش جدی، پرانرژی و سرحاله و به خاطر همین دوستانش همیشه بهش حسادت میکنن تا اینکه مشکلاتی براش پیش میاد (کارش رو از دست میده و اخراج میشه) در واقع خودش (که از کارمندی خسته شده بود) استعفا میده تا تغییری در زندگیش ایجاد کنه. بعد خودش یک شرکت جدید تاسیس میکنه و همه اینها باعث ایجاد تغییرات اساسی در زندگی جری میشه و تمام این اتفاقات، نکات آموزشی فروانی میتونه برای شما داشته باشه.
در لحظات ابتدایی فیلم میشنوین که جری مگوایر میگه: شاید حرف منو باور نکنین، ولی نبوغ همه جا ریخته، ولی تا بیاد به مرحله حرفه ای برسه، عین پاپ کورنیه که بو میدن، بعضیها باز میشن، بعضیهام باز نمیشن. حالا من اونی هستم که شما نمیبینینش، همیشه پشت صحنهست، من یک واسطه ورزشی ام. (منظورش اینه که نبوغ برای موفقیت الزامی نیست، و اونطوری که باید نقش نداره و شخصی که دارای نبوغ نیست هم میتونه موفق بشه)
تریلر فیلم جری مگوایر ۱۹۹۶:
عبارت Show Me the Money (پول رو نشونم بده) یکی از زیباترین دیالوگهای فیلمه که در سرتاسر فیلم بارها تکرار میشه و بعدا تبدیل به یک تکیه کلام نزد مردم در دنیای خارج از فیلم میشه. وقتی فیلم رو ببینین متوجه میشین که چه کارهایی هست که پول سرشاری رو میتونه نسیب ما بکنه، ولی ممکنه حتی یک لحظه بهش فکر هم نکنیم.
آدمهایی مثل جری مگوایر هستن که مورد توجه عموم قرار نمیگیرن، به قول خودش همیشه پشت صحنه هستن، اما هم درآمد و هم اعتبار زیادی دارن. ولی ما همیشه فکر میکنیم که آدمهایی که بیشتر مشهور هستن، موفق و تاثیرگذارترن (این یک خطای شناختیه). خیلی از ما فکر میکنیم آدمهای موفق و تاثیرگذار، بازیگران، موسیقیدانان، خوانندگان و سیاست مداران هستن و دوست داریم جای اونها باشیم. اما آدمهای موفق و تاثیرگذار زیادی وجود دارن که هیچ صحبتی درباره اونها نیست و هرگز دیده نمیشن و ازشون اونطور که باید قدردانی نمیشه. البته داستان فیلم تنها درباره دیده شدن یا نشدن نیست. فیلم نکات آموزشی زیادی داره. تام کروز در این فیلم بسیار عالی ظاهر شده و بازی به یادماندنی ای از خودش به جا گذاشت و ثابت کرد که بازیگر توانائیه. کوبا گودینگ جونیور هم خیلی عالیه.
فیلم پایان خیلی خوبی داره و تا حد زیادی سبک زندگی آمریکایی و روزمرگیهای اونها رو نشون میده و به دور از کلیشهها، راهکارهایی عالی برای تغییر و خروج از روزمرگی زندگی آمریکائی پیشنهاد میکنه.
ژانر فیلم Jerry Maguire کمدی، درام و عاشقانهست. فیلم جری مگوایر برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای کوبا گودینگ جونیور (Cuba Gooding Jr) شد. و برنده ۲۵ جایزه دیگر و نامزد ۴۱ جایزه دیگر شد. بودجه ساخت فیلم ۵۰ میلیون دلار و درآمد فیلم ۲۷۳.۶ میلیون دلار شد که موفقیت بسیار خوبی برای یک فیلم محسوب میشه. به پول ما میشه ۴,۰۹۵,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ (۴ تریلیون و ۹۵ میلیارد تومان) آمار و ارقام بالایی در وبسایت IMDB هم توسط مردم و هم منتقدین سینما دریافت کرده. کارگردان و نویسنده فیلم جری مگوایر ، کامرون کرو (Cameron Crowe) هست. از دیگر بازیگران مطرح فیلم Jerry Maguire میشه رنه زلوگر (Renée Zellwege) رو نام برد.
نظر شما دوستان عزیز درباره فیلمهایی که معرفی کردم چیه؟ آیا اونها رو دیدین؟ آیا مواردی بود که قبلا به اونها در این فیلمها توجه نکرده بودین و الان متوجه اونها شدین؟ نظر شما درباره این مطلب چیه؟
آیا فیلمهای «خوبِ» دیگری در این زمینه تماشا کردین که به نظرتون مناسب و آموزنده باشه و بتونین اونها رو به سایر کاربران معرفی کنین؟ لطفا در قسمت نظرات بنویسین و با سایر کاربران به اشتراک بذارین.
نویسنده: احمد شمسی
منبع: شمسی دات کو
لینک کوتاه مطلب رو به اشتراک بذارین: https://shamsi.co/?p=29861
محتوای بسیار جالبی بود ، البته از بین فیلم های بالا فقط استیو جابز و به سوی خوشبختی رو دیده بودم .
دیدن این دو تا فیلم رو به دوستان پیشنهاد می دم .
به نام خدا
جناب شمسی عزیز
سلام
با تشکر و ارزوی موفقیت برای شما
تفکر و نظر شما ستودنی است همیشه یادمون باشه خداوند نعمتها خود را بر دستان باز نازل خواهد کرد نه دستان بسته
آقای شمسی مدت ها بود به این فکر می کردم که فیلم های در حوزه کارآفرینی کدامند یا اسمشون چیه ؟ شما این آرزو را برایم ممکن ساختید .
این مقاله شما دارای اهمیت بسیاری هست چرا که نمونه اش را من ندیدم.
سپاسگزارم .
سلام آقا کمال عزیز. خوشحالم که مقاله مورد پستندت قرار گرفت. ممنون بابت نظرت. در آینده بازم فیلمهایی رو معرفی میکنم.
ممنونم
در جستجوی خوشبختی و شبکه اجتماعی رو قبلا دیدم
در جستجوی خوشبختی عالیه چندین بار دیدمش
جوی رو هم دیدم عالیه
بقیه رو هم دانلود کردم
مرسی
سلام آقای شمسی گرامی ممنون از معرفی فیلم ها من هیچ کدام از این فیلم ها رو ندیدم ولی در اسرع وقت آنها رو تهیه میکنم ومیبینم در ضمن بنده دنبال چنین فیلم هایی بودم ولی اسم هیچ کدوم ازاین فیلم هارو نمیدانستم وشما به بنده کمک کردین از شما بسیار تشکر میکنم به امید موفقیت روزافزون شما.
گرگ وال استریت رو از قلم انداختید
بازی لئوناردو دیکاپریو در گرگ وال استریت خیلی عالی بود. اما به دلایلی این فیلم رو در بین معرفیهام قرار ندادم! بعدا شاید در یک پست دیگه این فیلمو معرفی کنم.
من فیلم جوی رو دیدم و واقعا افتضاح بود ، به هیچ عنوان پیشنهاد نمیکنم وقتم رو تلف کردم
اتفاقا فیلمی بسیار زیبا و عالی هست
سلام ممنون از معرفی فیلم های خوبتون چندتاشو دیده بودم و چندتا رو هم به پیشنهاد شما دیدم اما کاش فیلم های جدیدتری معرفی کنید 🙏
متشکرم. در آینده فیلمهای دیگری هم معرفی میشه.