یکسان بودن تخصص‌ ها و رقابت بالا در زمینه کسب و کار اینترنتی ما

نام سوال کننده: محمد محمدی

نام کاربری سوال کننده: MohamadMJ

تاریخ و زمان ایجاد سوال: روز یکشنبه – مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۱۸ – ساعت ۹:۱۲ ب.ظ

عنوان: یکسان بودن تخصص‌ ها و رقابت بالا در زمینه کسب و کار اینترنتی ما

متن سوال:

سلام
وقتتون بخیر باشه جناب شمسی عزیز
امروز بخش سوال و جوابها رو دیدم واقعا کلی ذوق کردم راستش از هرکسی سوال میپرسم توضیحی که میده رو درکش نمیکنم ولی خب نمیدونم چرا سادگی گفتار شما انقدر به دل میشینه. یعنی با ساده ترین حالت ممکن جواب کامل رو میدین در مقالات و ویدئو ها که خب باعث شد سریعا شروع به تایپ کنم.

من در زمینه دیجیتال مارکتینگ چندین ساله مطالعه و تجربه دارم و کلی دوره های مختلف گذروندم و کارهای مختلف انجام دادم. ولی هیچوقت شخصا شروع نکردم برای کسب و کارم.
چرا؟؟؟
من الان میبینم مثلا بخوام شروع کنم خب همکارم و رقبای کاریم کیا میشن و چه محصولاتی من باید ارائه بدم. خب وقتی چک میکنم رقبای خودم رو میبیم همشون خوبن ماشالله (یکیشم شمسی.کو که واقعا از عالیترینهاشه) میبینم هر محصولیم من قراره بزنم خب اونا زدن چرا و اصلا چه کاریه من بیام محصولاتی که اونها زدن و با اون اعتبار کلیم بازار داشتن از اول شروع به ایجادشون کنم.

از طرف دیگه علاقه زیادی به بحث آموزش و مشاوره دارم و با توجه به تخصص و اطلاعاتی که دارم خیلی خوب میتونم مثلا با دوستانی که میخوان در اینترنت فعالیت کنن همکاری کنم و در مسیر کمکشون کنم و بتونم به پیشرفتشون کمک کنم و برای دوستان نزدیک وقتی از چیزی حرف میزنم یا توضیح میدم خیلی سبک صحبت و ارتباط گرفتن و توضیح دادنم رو دوست داشتن و با اساتید دیگه ای مقایسم کردن البته در جهت مثبت

ولی وقتی میام تصمیم بگیرم اسم خودم رو بزارم مربی یا مشاور یا کوچ میبینم یه سریا هستن خودشون رو اینطوری معرفی میکنن و یه رزومه دارن تعریف میکنن برای خودشون که ستون بدن آدم میلرزه بعد هرچی فکر میکنم خب دقیقا مثل همون سابقه کار برای رفتن سر کار خب یعنی ما مشاور دی جی کالا نشدیم یعنی هیچی نمیفهمیم ؟ یا ما مدیر بخش دیجیتال مارکتینگ اسنپ نیستیم هیچی بلد نیستیم واقعا ؟

از طرف دیگه خب یکی از تخصصهای من سئو هستش گفت مثلا سایتی ایجاد کنم و سئو آموزش بدم مثلا بعد کلیپهایی رو دیدم که دقیقا میگفتن شما اگر قراره سئو یاد بگیرین از کسی یاد بگیرین که خودش توی کلمه کلیدی سئو صفحه اول گوگله نه کسی که صفحه چندمه. خب از یک نظر حقیقت داره از نظر دیگه خب مگر یک شبه رفتن صفحه اول و خودتون متخصصین میدونین کلماتی مثل سئو یا طراحی سایت مگه به این راحتیاست رتبه گرفتن چون همشون ماشالله اینکاره هستن خودشون و خب همین حرفها هر دفعه باعث شده هیچ کاری نکنم.

راستش شدیدا آزار دهنده شده برام و جالبیش اینه یکسال و دوسال و سه سال هم نیست که این قضیه آزار دهنده وجود داره و منو عقب نگه داشته. توی حوزه ی پیشرفته ای مثل کسب و کار اینترنتی که روز به روزم داره پر رونق تر میشه نزدیک به 14 سال وقت گذاشته باشی برای یادگیری و خاک خوردن ولی ……

نمیدونم باید چطوری از این سرعت گیر عبور کرد و یا چه طرز تفکری بهش داشت.

ممنون میشم اگر امکان داشت پاسخ بدین و مثل همیشه راهنمایی کنید.

پاسخ احمد شمسی:

سلام آقا محمد مهدی عزیز.

ابتدا ممنونم از نظری که درباره وب‌سایت شمسی دات کو و بنده داری.

دوستان زیادی قبلا سوالات مشابهی مانند این سوال شما پرسیدن که در برچسب رقابت در کسب و کار اینترنتی می‌تونی این مطالب و ویدیوها رو پیدا بکنی. همچنین قبلا مطلبی درباره ترس نوشتم که مرتبط با سوال شماست.

باید تصمیم جدی بگیری و جرات به خرج بدی. شما تنها کَسی نیستی که این ترس‌ها رو داری. همه آدم‌ها وقتی که می‌خوان کار جدیدی رو انجام بدن می‌ترسن. روانشناسی می‌گه که بهترین روش مقابله با ترس، مواجه شدن با اونه.

یعنی دقیقا زمانی ترس شما شروع به از بین رفتن می‌کنه که کار خودت رو آغاز بکنی، اونوقت می‌بینی که چقدر ترس‌ها و نگرانی‌های بی موردی داشتی. البته بهتره آمادگی اولیه و لازم رو هم کسب کرد، که با توجه به توضیحات‌تون، شما این آمادگی رو حتی بیش از حد نیاز اولیه داری. (البته از نظر اطلاعات!)

بذار چند نمونه از ترس‌‌ها رو برای شما مثال بزنم. ترس از ازدواج و قبول مسئولیت زندگی مشترک، ترس از خدمت سربازی، ترس از آینده شغلی، ترس از ورود به مکانی ناشناخته، ترس از به دنبال آوردن فرزند، ترس از تنهایی، ترس از جدایی، ترس از ارتفاع، ترس از مرگ، ترس از مهاجرت و … همه ما آدم‌ها یه جورایی درگیر این ترس‌ها در مقاطع مختلف زندگی هستیم، برخی کمتر و برخی بیشتر. منتهی باید ببینی که ترس به شما غلبه می‌کنه یا نه. اونایی که شجاعت به خرج می‌دن، خطر می‌کنن، به خودشون ایمان دارن و به دنبال رویاهاشون می‌رن موفق می‌شن.

البته این ترس‌ها بی مورد نیستن و خیلی از اوقات جون ما رو نجات می‌دن و همین ترس‌ها ما رو آماده می‌کنن، برای مقابله شدن و موفق شدن در هر کاری.

اما ضرب المثل ایرانی صحیحی وجود داره که می‌گه ترس، برادر مرگه. و خیلی از اوقات همین ترس‌های بی مورد و زیاد از حد هست که باعث مرگ ما می‌شه! مرگ ایده‌ها، مرگ جوانی، مرگ خلاقیت و … و می‌تونه همه چیز رو از ما بگیره. خبر خوب اینه که هیچ‌وقت برای بازآفرینی و شروعی دوباره دیر نیست. کارآفرینان و افراد موفق زیادی از سنین بالا کارشون رو آغاز کردن. هارلند دیوید ساندرز (سرهنگ ساندرز)، لئو گودوین، رابرت نویس، رِید هافمن، والی بلوم، کارول گاردنر و بسیاری از افراد دیگر از سنین بالا شروع به کار کردن. نمونه ایرانی هم، مثلا آقای بابک بختیاری.

یکی از اصلی‌تری و جدی‌ترین نگرانی‌های شما ترس از رقبا و حرف مردم هست. گفتی که چند سال هست که می‌تونستی شروع بکنی و تا الان کلی کار می‌تونستی انجام بدی. سوال من از شما اینه (البته سوال نمی‌پرسم که جواب بدی‌، سوال می‌کنم که بهش فکر بکنی) سوالم اینه که اگر چند سال پیش می‌خواستی کار رو آغاز بکنی، تعداد رقبا کمتر نبودن؟ البته از نظر من که در هر زمانی می‌شه با خلاقیت موفق شد، با هر تعداد رقیبی که وجود داره. و قبلا درباره دیدگاه خودم درباره رقابت هم توضیح دادم. ولی به طور کلی، قبلا رقیب کمتر نبود؟ قطعا کمتر بود. خب طبق همین دیدگاه هم، اگر بعدا شروع بکنی باز رقیب بیشتر می‌شه، ولی احتمالا کمتر خیر. پس من فقط یک توصیه می‌تونم به شما بکنم، زودتر شروع بکن! جنگجو باش. برای کارآفرینی باید جنگجو باشی و عاشق چالش‌‌ها و حل مسائل.

خیلی از اوقات ما کاری رو آغاز می‌کنیم و مدتی انجامش می‌دیم و حتی فارغ از نتیجه خوبی هم که به وجود میاد، می‌بینیم که اون علاقه ای که فکر می‌کردیم بهش داریم رو نداریم. پس اگر شما زودتر شروع می‌کردی شاید اصلا مدت‌ها قبل متوجه می‌شدی که علاقه لازم رو به این کار نداری و الان با خیال راحت داشتی کار دیگری انجام می‌دادی و این نگرانی و درگیری فکری رو هم نداشتی! ولی چون شروع نکردی و انجام ندادی تا آخر عمرت شاید این مسئله ذهن شما رو مشغول بکنه و همش به خودت بگی که چرا شروع نکردی.

سرزنش کردن خودت که اصلا درست نیست و نباید انجام بدی. سرکوفت زدن به خودت همونقدری اشتباهه که قبلا شروع نکردن و کارهای دیگت درست نبوده. بنابراین سرزنش هیچ فایده ای نداره، از باقی عمر و فرصت‌هات باید به نحو احسن استفاده بکنی. ولی وقتی که اینطوری آگاهانه فرصت‌سوزی کردی طبیعیه که کمی حسرت هم بخوری. اما بازم می‌گم، دیر نیست و می‌تونی شروع بکنی.

پیشنهاد می‌کنم مقاله ایده های فوق العاده ای که سر از قبرستان در می‌آورند! که قبلا نوشته بودم رو هم بخونی.

در مورد یکسان بودن تخصص‌ها که در عنوان سوالت نوشتی، من اصلا قبول ندارم که تخصص یکسان هست. هیچ‌کدام از افراد تخصص یکسان ندارن، و باز هم تفاوت‌هایی وجود داره، یا اینکه می‌شه این تفاوت‌ها رو ایجاد کرد. ولی حالا که اینو در نظر گرفتی، من خیلی دوستانه و ساده به شما می‌گم که مگر مجبوری دقیقا همون چیزی رو تولید بکنی که دیگران تولید کردن!؟ آیا نمی‌شه خلاق بود و متفاوت عمل کرد؟ و یا دست کم ارزش افزوده ایجاد کرد؟ یعنی محصولی جامع‌تر، بهتر، و خلاقانه‌تر ایجاد کرد، یا دست کم با یکی از این ویژگی‌ها؟ خدمات متفاوتی ارائه کرد و … می‌شه این کار رو انجام داد و کار سختی نیست.

در مورد رزومه کاری قطعا من نمی‌گم که اونجور رزومه‌هایی که مثال زدی، رزومه‌های خوبی نیست. از دید برخی از افراد دهن پر کن هم هست. ولی به شخصه یکی از افتخاراتم همینه که اصلا چنین مواردی که در رزومه‌های برخی دوستان هست رو ندارم! حداقل فعلا!! اتفاقا من افتخارم بر این هست که نه جزو تیم بازاریابی و فروش دیجی کالا بودم، نه بامیلو و نه هیچ برند اینترنتی بزرگ دیگری. من تجربیات متفاوتی دارم، من کارم رو حتی زودتر از دیجی کالا آغاز کردم، من از جای دیگر، جور دیگر، با امکانات، شرایط و سرمایه دیگری شروع کردم و تجربیاتم ارزشمند و متفاوته.

البته این حرف‌ها به معنی این نیست که اگر برای مدتی مثلا در تیم دیجی کالا فعال بودم به این هم افتخار نمی‌کردم، قطعا کار کردن با برندهای بزرگ، افراد موفق و فوق العاده به هر شکلی بسیار ارزشمند و آموزنده هست.

ولی من کلی تجربیات شخصی و یونیک دارم که در اکثر اوقات دارم درباره اونها صحبت می‌کنم. افتخارم اینه که اونقدر کارهای متفاوتی انجام دادم و موفقیت‌های زیادی در حوزه‌های مختلف کسب کردم که می‌تونم از تجربیات کاری و زندگی خودم بگم. جدای از تجربیاتم، تجربیات افراد موفق دنیا رو از طریق مطالعه و مصاحبه بدست آوردم و میارم.

به هر حال برای برخی از مردم هنوز چنین مواردی اهمیت داره. هیچوقت همه از شما راضی نمی‌شن و شما هم نباید به دنبال این باشی که همه از کار شما خوششون بیاد و همه شما رو تایید و تشویق بکنن. همون بخشی که شما رو باور می‌کنن و کارِتون رو قبول دارن کافیه و می‌تونه شما رو پولدار بکنه.

حالا اصلا این مواردی که درباره رزومه گفتم رو فراموش بکن! اگر می‌خوای یک رزومه خوب برای خودت بنویسی باید رزومه‌نویسی خودتو قوی بکنی. نوشتن رزومه خوب هم مهارت می‌خواد که خودم فعلا اهمیت چندانی به رزومه‌ام ندادم و رزومه اصلیم در بین مطالبم هست، و در قالب کارهایی که انجام دادم، نه فقط در حرف و ادعا! اون تجربیاتی که به دنبالش هستی و می‌خوای در رزومه ات باشه رو هم می‌تونی کم‌کم به‌دست بیاری و به رزومه ات اضافه بکنی. اگر شما زودتر شروع به کار می‌کردی، احتمالا الان کلی تجربه داشتی که می‌تونستی در رزومه خودت اونها رو بنویسی.

برخی افراد رزومه‌هایی غلو شده و بعضا شاید دروغین هم می‌نویسین. بنابراین فقط چند آمار و چند مورد ادعا شده شما رو نترسونه. بذار اینطور در نظر بگیریم که رزومه برخی از افراد خیلی حقیقی و بدون هیچ غلوی هم هست، که قطعا برای برخی از افراد همینطوره. اما باز هم هیچ مشکلی نیست. اونها کار خودشون رو انجام می‌دن و شما هم کار خودت رو انجام می‌دی. به شرطی که از ابتدا سعی کنی کمی خلاق و متفاوت باشی تا از مسیرها و فضاهای متفاوت، مشتریان متفاوت و مخصوص به خودت رو بدست بیاری. درباره این موضوع در ویدیوی رقبا هم توضیح دادم.

خودم ترس‌های فراوانی داشتم زمانی که می‌خواستم این کسب‌و‌کارم رو راه اندازی بکنم. ولی با وجود ترس، اقدام کردم. و وقتی که کار آغاز شد، همه ترس‌ها کاملا از بین رفت. و حتی بعدا به این فکر کردم که چقدر برخی از ترس‌هایی که داشتم حتی احمقانه بود. البته ترس‌های من متفاوت بود، ترس‌های من ربطی به رقابت و … نداشت چون پیش از این بارها این کار رو انجام داده بودم و کسب و کار های اینترنتی زیادی راه اندازی کرده بودم و تجربیات فراوانی در زمینه کسب درآمد اینترنتی داشتم. بیشتر ترس‌های من ترس از قضاوت دیگران و تایید نشدن بود.

در ضمن، چرا به مزیت رقابتی فکر نمی‌کنی؟ آیا شما فکر می‌کنی که هیچ راه و ایده تازه ای وجود نداره؟ هیچ روش جدیدی رو نمی‌تونی پیاده‌سازی بکنی؟ آیا فکر می‌کنی که طراحی مزیت رقابتی کار مشکلیه؟ اصلا کار مشکلی نیست. و این رو هم بهت بگم که تا وارد گود نشی و کار رو انجام ندی خیلی از ایده‌ها اصلا بهت گفته نمی‌شه “تو پای به راه در نه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت” خود من کارهای زیادی رو برای اولین بار در ایران و حتی در دنیا انجام دادم که قبل از راه اندازی این وب‌سایت به هیچ وجه به ذهنم نخورده بود. خیلی از کارها رو انجام دادم که اصلا در زمان راه اندازی وب‌سایت در ذهنم نداشتم.

در مورد سئو هم به نظر من صحیح نیست که فقط از کَسی سئو یاد بگیری که وب‌سایتش در صفحه اول گوگل باشه. به خاطر اینکه ممکنه شخصی بتونه با روش‌های تقلبی هم وب‌سایت رو سئو بکنه و در صفحات اول و نتایج اول قرار بده. آیا این شخص صلاحیت این رو داره که آموزش سئو بده؟ معلومه که خیر. بنابراین اگر به نتیجه کار نگاه می‌کنی، باید به روش انجام کار هم نگاه بکنی. و ببینی که از چه روشی این کار رو انجام داده. اطلاعات و تجربیاتش رو مدنظر قرار بدی، نه فقط صفحه اول گوگل رو که همون هم ممکنه فقط یک نتیجه موقتی و ناپایدار باشه.

برات آرزوی موفق و سلامتی می‌کنم.

منبع: شمسی دات کو